5 برند در اجرای موفقیت آمیز استراتژی
در تجارت، داشتن یک استراتژی برنده تنها نیمی از نبرد است.
آنچه در این مقاله میخوانید
5 برند در اجرای موفقیت آمیز استراتژی
در تجارت، داشتن یک استراتژی برنده تنها نیمی از نبرد است. معیار واقعی موفقیت در توانایی اجرای بیعیبونقص آن استراتژی نهفته است.
به همین دلیل است که ما دنیای کسبوکار را جستوجو کردهایم تا نمونههایی از شرکتهایی را برای شما بیاوریم که نهتنها استراتژیهای برنده را طراحی کردهاند، بلکه آنها را نیز بهخوبی اجرا کردهاند. وقتی نوبت به اجرای استراتژی می رسد، این شرکت ها بالاترین امتیاز را دارند. داستانهای آنها مطمئناً الهامبخش هر کسی است که به دنبال ارتقای کسبوکار خود به سطح بعدی است.
پس کمربند خود را محکم کنید و آماده شوید تا از بهترینها بیاموزید، همانطور که برای کشف اسرار داستانهای موفقیتآمیز استراتژی تلاش میکنیم.
5 نمونه برتر از اجرای موفقیت آمیز استراتژی
1. تسلا
تسلا رویکرد متفاوتی را برای اجرای استراتژی خود در نظر گرفت، برخلاف منطق تجاری مرسوم ایجاد یک MVP (تهیه اولین محصول قابل ارائه به بازار) با قیمت اولیه پایین.
هدف تسلا تبدیلشدن به بزرگترین شرکت خودروسازی جهان بود و آنها میدانستند که باید در فضای خودروهای ردهپایینتر به موفقیت برسند.
بااینحال، آنها ابتدا روی این بازار تمرکز نکردند. در عوض، آنها لوکسترین، گرانترین و با امکانات کاملترین خودروی اسپورت تسلا رودستر را ساختند. این خودرو مطابق با بیانیه چشمانداز تسلا برای هدایت انتقال جهان به خودروهای الکتریکی و ایجاد قانعکنندهترین شرکت خودروسازی قرن بیست و یکم بود.
به نظر میرسید استراتژی تمایز تسلا کارساز باشد، زیرا آنها اکنون باارزشترین شرکت خودروسازی در جهان هستند. استراتژی تجاری تسلا مستلزم سرمایه هنگفت و جذب سرمایه بود، اما تلاشهای بازاریابی آنها فقط تا حدی در مورد خودروهایشان بود.
آنها از برند شخصی ایلان ماسک برای جلبتوجه سرمایهگذاران استفاده کردند. استراتژی زنجیره تأمین تسلا نیز یک حرکت درخشان بود، زیرا آنها بر روی تولیدکنندگان باتری سرمایهگذاری کردند تا کنترل کامل زنجیره تأمین خود را در دست بگیرند و تنوع را ساده کنند.
تسلا مطالعه کرد و با محیط صنعتی و تجاری که در آن فعالیت میکرد، سازگار شد و نقاط قوت و موقعیت آن در بازار را درک کرد. بهجای پیروی از خرد متعارف، استراتژی را حول یافتههای خود ساخت.
2. Airbnb
اجرای استراتژی Airbnb شامل ایجاد اختلال در صنعت هتلداری سنتی با ارائه اقامتگاههای منحصربهفرد و تجربیات شخصی شده بود. برخلاف رویکرد مرسوم ایجاد یک محصول حداقلی، Airbnb از همان ابتدا با ارائه یک پلتفرم با امکانات کامل شروع کرد و در سهماهه سوم سال 2022، آنها 1.2 میلیارد دلار درآمد خالص داشتند.
استراتژی Airbnb حول محور ایجاد یک پلتفرم جامعهمحور بود که مسافران را با میزبانان محلی مرتبط میکرد. تمرکز این شرکت بر ساخت یک پلتفرم کاربرپسند بود که به صاحبان خانه امکان فهرستکردن املاک و به مسافران امکان رزرو را آسان میکرد.
اجرای استراتژی Airbnb تاحدامکان با تکنولوژی پایین شروع شد و برایان و جو، بنیانگذاران، کار را در طبقه آپارتمانشان شروع کردند.
علیرغم داشتن لیستهای زیاد اماکن و ترافیک سایت فراوان، آنها برای رزروکردن (یافتن مشتری) تلاش کردند که باعث شد کیفیت پایین لیستهای اماکن را بهعنوان مشکل شناسایی کنند.
بنیانگذاران برایان و جو امور را در دست گرفتند و از همه لیستهای نیویورک خود بازدید کردند، عکسهای حرفهای گرفتند و قبل از آپلود آنها در وبسایت، آنها را گلچین کردند.
در عرض یک ماه، فروش آنها دوبرابر و سپس سه برابر شد و ثابت کرد که استراتژی آنها میتواند کار کند. این استراتژی مقیاسپذیر نبود، اما یک چالش خاص را حل کرد که مانع از شروع کسبوکار می شد.
بعداً آنها راهحل را با استخدام عکاسان و افزودن دستورالعملهایی برای آموزش به صاحبان عکسهای بهتر انجام دادند. داستان Airbnb نشان میدهد که استراتژیهای تجاری نباید بزرگ و بلندمدت باشند. آنها میتوانند حول حل یک چالش خاص و ادغام راهحل در استراتژی اصلاح شده بچرخند.
3. هاب اسپات
HubSpot یک شرکت نسبتاً کمتر شناخته شده در مقایسه با تسلا و Airbnb است، اما ارزش 22.72 میلیارد دلاری آن در سال 2022 نشان میدهد که آنها چقدر موفق هستند.
HubSpot شرکتی با پلتفرم نرمافزاری است که بازاریابی را همانطور که میشناسیم متحول کرد. تکنیکهای بازاریابی سنتی بهعنوان بازاریابی “اختلال” شناخته میشوند، جایی که تبلیغات به شما تحمیل میشود.
هدف رویکرد بازاریابی ورودی HubSpot تغییر آن با جذب مشتریان به یک وبسایت از طریق محتوای باکیفیت خوب است که به طور خاص برای مخاطبان هدف طراحی شده است.
آنها با یک وبلاگ ساده شروع به کار کردند که از آن برای آموزش مشتریان بالقوه خود در مورد بازاریابی درونگرا و اینکه چگونه محصولاتشان میتواند به آنها کمک کند، استفاده کردند. وبلاگ فوقالعاده محبوب شد و بهزودی درخواستهایی برای اطلاعات بیشتر، دموها و آزمایشها دریافت کردند.
HubSpot تشخیص داد که مشتریانش در تلاش برای درک نحوه استفاده موثر از محصولاتش هستند. برای مقابله با این چالش، آنها تصمیم گرفتند محتوای آموزشی بیشتری از جمله وبینارها، کتابهای الکترونیکی و راهنماهای نحوه کار را در وبسایت خود ارائه دهند. آنها همچنین شروع به ارائه دورههای گواهی آنلاین رایگان کردند تا به مشتریان خود کمک کنند تا بازاریابان بهتری شوند.
در نتیجه این استراتژی، HubSpot به یک مرجع قابلاعتماد در بازاریابی ورودی تبدیل شد و شاهد افزایش قابلتوجهی در ترافیک وبسایت بود. آنها همچنین شاهد افزایش تعداد سرنخهای تولید شده از طریق وبسایت خود بودند که از طریق کمپینهای بازاریابی ایمیلی خود پرورش دادند.
موفقیت HubSpot نتیجه رویکرد بازاریابی منحصربهفرد آن است. آنها از رویکرد بازاریابی نوآورانه خود برای تبلیغ شرکت خود استفاده کردند که پلتفرمی را فروخت که نوع جدیدی از بازاریابی را ایجاد کرد. آنها مفاهیم موجود مانند وبلاگنویسی، کتابهای الکترونیکی، بازاریابی و غیره را در نظر گرفتند و آنها را در یک محصول جامع بازاریابی محتوای نوآورانه بستهبندی کردند.
آنها با ایجاد یک کسبوکار به ارزش میلیاردها در اطراف روش جدید بازاریابی خود، ثابت کردند که رویکرد خود چقدر قدرتمند است. آنها روایتی عالی در مورد محصول خود ایجاد کردند و تمام اعداد و جزئیات کوچک را به دنیا نشان دادند تا نشان دهند که چقدر خوب کار میکند.
4. Spotify
ما میگوییم موسیقی، شما Spotify میشنوید! این برنامه پخش موسیقی تا چه حد محبوب است.
موفقیت آن را میتوان به یک استراتژی تجاری قوی نسبت داد که نوآوری، تجربه کاربر و مشارکت را در اولویت قرار داده است.
Spotify در اوایل تشخیص داد که صنعت موسیقی برای ایجاد اختلال آماده است و پلتفرمی را توسعه دادند که کشف، اشتراکگذاری و گوشدادن به موسیقی را برای کاربران آسانتر میکرد.
یکی از کلیدهای اجرای موفقیتآمیز استراتژی کسبوکار Spotify تمرکز آن بر نوآوری است. آنها بهترین ویژگیهای پلتفرمهای غیرقانونی مانند Pirate Bay و Naptara را گرفتند و آنها را قانونی کردند. همچنین ایدههایی را از iTunes گرفت و آنها را ارزانتر و بهتر کرد.
این شرکت سرمایهگذاری زیادی در تحقیق و توسعه انجام میدهد و دائماً به دنبال راههای جدیدی برای بهبود تجربه کاربر و جلوتر از رقبا است.
بهعنوانمثال، Spotify یکی از اولین سرویسهای پخش موسیقی بود که ویژگیهای اجتماعی را در خود جای داد که به کاربران اجازه میداد لیستهای پخش و توصیههای موسیقی را با دوستان خود به اشتراک بگذارند. این به ایجاد حس اجتماعی در اطراف پلتفرم کمک کرد و کاربران را تشویق کرد که درگیر بمانند.
این شرکت همچنین درک کرد که پخش موسیقی یک تجربه بسیار شخصی است و سخت تلاش کرد تا پلتفرم را تاحدامکان بصری و آسان کند. این شامل توسعه الگوریتمهایی است که توصیههای موسیقی را بر اساس عادات گوشدادن کاربر شخصیسازی میکند، و همچنین ایجاد رابطهای کاربرپسند برای دستگاههای موبایل و دسکتاپ.
یکی دیگر از بخشهای مهم موفقیت Spotify، مشارکتهای استراتژیک بود. این شرکت با انواع پخشکنندههای صنعت موسیقی، از جمله برچسبهای ضبط، هنرمندان و سایر سرویسهای پخش کارکرد تا دامنه خود را گسترش دهد و محتوای بیشتری را در اختیار کاربران قرار دهد. بهعنوانمثال، Spotify با جشنوارههای موسیقی برای ارائه محتوای انحصاری و همچنین با هنرمندان برای انتشار آلبومها و تک آهنگها به طور انحصاری بر روی این پلتفرم همکاری کرده است.
این شرکت با ارائه یک تجربه پخش موسیقی شخصیتر و جذابتر، صنعت موسیقی را متحول کرد. این نشان میدهد که حتی صنایع مستقر را نیز میتوان با استراتژی و اجرای صحیح متحول کرد.
5. پی پال
پی پال یکی از موفقترین شرکتهای فینتک است که در سال 2022 بیش از 300 میلیارد دلار ارزش داشت. همه چیز در اواخر دهه 90 آغاز شد، زمانی که بنیانگذاران ماکس لوچین و پیتر تیل روی یک شرکت رمزنگاری به نام Confinity کار میکردند. این شرکت در حال توسعه محصولی بود که به مردم اجازه میداد پول بین Palm Pilots ارسال کنند، اما این ایده چندان مورد توجه قرار نگرفت.
آنها کسبوکار خود را به سمت یک بازار کاملاً جدید متمرکز کردند – سایت حراج آنلاین eBay. در آن زمان، eBay در حال رونق بود، اما ارسال پول فرایندی دستوپاگیر بود که شامل چک و حواله میشد. آنها شروع به تمرکز بر ساخت محصولی کردند که پرداخت آنلاین را آسانتر و دردسترستر کند. پی پال پس از eBay، یک سری معاملات را با سایر خردهفروشان آنلاین انجام داد تا موفقیتی را که با eBay به دست آوردند، تکرار کنند.
اجرای استراتژی پی پال بر نوآوری، تجربه کاربر و مشارکت استراتژیک با خردهفروشان متمرکز بود. این شرکت یک پلتفرم ساده و کاربرپسند ایجاد کرد که به کاربران امکان میداد فقط با یک آدرس ایمیل، پرداختها را ارسال و دریافت کنند. آنها همچنین اقدامات امنیتی درجه یک را برای محافظت از کاربران در برابر کلاهبرداری و کلاهبرداری ارائه کردند.
اما پی پال به همینجا بسنده نکرد. آنها به نوآوری و گسترش خدمات خود ادامه دادند، از جمله افزودن پشتیبانی برای پرداختهای تلفن همراه، تراکنشهای بینالمللی، و حتی Venmo، یک برنامه محبوب پرداخت همتا به همتا.
آنها نشان میدهند که نوآوری و تکامل مداوم کلیدی برای پیشروی در یک صنعت رقابتی است. امروزه آنها تقریباً 42 درصد از بازار پردازش پرداخت را در اختیار دارند.
بیشتر بخوانید:
درسهایی که از نمونههای اجرای موفقیتآمیز استراتژی گرفته شده است
1. همانطور که توسط تسلا و Airbnb نشان داده شده است، نوآوری و مداخله کلید اجرای موفقیت آمیز استراتژی هستند.
2. مشتری مداری و شخصی سازی برای شرکتهایی مانند Hubspot و Spotify که تجربه کاربر و راه حلهای مناسب را در اولویت قرار میدهند، عوامل حیاتی هستند.
3. مشارکتها و همکاریهای استراتژیک میتوانند محرکهای قدرتمند رشد باشند، همانطور که روابط مستقیم PayPal با تجار بزرگ و کوچک و مشارکت Spotify با هنرمندان، خدمات پخش موسیقی و غیره نشان میدهد.
4. تمرکز بر روی پایداری و شیوههای تجاری اخلاقی میتواند یک مزیت رقابتی قوی ایجاد کند، همانطور که تعهد تسلا به وسایل نقلیه الکتریکی دوستدار محیط زیست و تاکید Airbnb بر سفر مسئولانه نشان داده است.
5. تمایل به ریسک پذیری و به چالش کشیدن مدلهای صنعتی سنتی برای شرکتهایی که به دنبال ایجاد اختلال در بازارهای مستقر هستند، مانند ورود پی پال به صنعت بانکداری، ضروری است.
6. توانایی انطباق و چرخش سریع در پاسخ به شرایط در حال تغییر بازار برای موفقیت در صنایع به سرعت در حال تحول حیاتی است، همانطور که توسط تغییر Spotify از یک مدل دانلود موسیقی به یک سرویس اشتراک پخش جریانی نشان داده شد.
7. فناوری و تجزیه و تحلیل دادهها نقش مهمی در بسیاری از استراتژیهای موفق بازی میکنند، همانطور که با استفاده Hubspot از بازاریابی ورودی و توصیههای شخصیشده مبتنی بر الگوریتم پیچیده Spotify نشان داده شده است.
8. شهرت برند قوی برای کیفیت و قابلیت اطمینان برای ایجاد اعتماد و وفاداری مشتری، همانطور که در شهرت تسلا برای طراحی و مهندسی پیشرفته و شهرت Airbnb برای اقامتگاههای باکیفیت و منحصر به فرد دیده میشود.
اجرای موفق استراتژی مستلزم رهبری قوی، ارتباطات شفاف و فرهنگ نوآوری و همکاری است.
حتی در بازارهای بسیار رقابتی و شلوغ، فرصتهایی برای شرکتها وجود دارد که در صورت تمایل به ریسکهای حساب شده، اولویتبندی نیازهای مشتری و سازگاری با تغییرات، نوآوری کنند، مختل کنند و موفق شوند.
اهمیت انطباقپذیری در اجرای استراتژیها
سازگاری نقش مهمی در اجرای استراتژیهای موفق دارد. ازآنجاییکه دنیای تجارت دائماً در حال تغییر است، شرکتها باید بهاندازه کافی انعطافپذیر باشند تا خود را با این تغییرات تطبیق دهند. در اینجا پنج نکته کلیدی برای اجرای موفقیتآمیز استراتژی وجود دارد:
- بازارها، ترجیحات مشتری و فناوریها دائماً در حال تغییر هستند و سازگاری با تغییرات را ضروری میسازد.
- سازمانهای سازگار انعطافپذیرتر هستند و میتوانند بهتر به عواملی که بر کسبوکارشان تأثیر میگذارند پاسخ دهند.
- رهبران باید تمایل داشته باشند که استراتژیهای خود را تغییر دهند و در پاسخ به شرایط در حال تغییر تصمیمات دشوار بگیرند.
- ارتباط و همکاری برای اطمینان از اینکه همه ذینفعان با تغییرات هماهنگ هستند و برای اجرای استراتژیهای جدید با یکدیگر همکاری میکنند، حیاتی است.
- شرکتهایی که سازگاری را در اولویت قرار میدهند، برای حفظ مزیت رقابتی و دستیابی به موفقیت بلندمدت، موقعیت بهتری دارند.
جمع بندی نهایی
شرکتهای فوق از استراتژیهای مختلفی استفاده کردهاند که شامل نوآوری، رویکرد مشتریمحوری و مشارکت است. آنها برای برهمزدن صنایع سنتی و ایجاد جایگاهی برای خود ریسک کردند.
بااینحال، موضوع مشترکی که در موفقیت آنها وجود دارد، توانایی آنها برای سازگاری و انعطافپذیری در مواجهه با شرایط متغیر است.
این شرکتها همچنین از فناوری برای ایجاد محصولات و خدمات جدید، بهبود تجربیات مشتری و جلوتر از رقبای خود استفاده کردهاند.
با مطالعه این مثالها و گنجاندن درسهای آموخته شده در استراتژیهای خود، میتوانید شانس خود را برای دستیابی به موفقیت افزایش دهید.
====================================
5 برند در اجرای موفقیت آمیز استراتژی
منبع: peoplebox